اسعد بن زرارةاَسْعَدِ بْنِ زُراره، ابوامامه (د ۱ق/۶۲۳م)، از اصحاب پیامبر اکرم -صلیاللهعلیهوآلهوسلم-بود. ۱ - معرفی اسعد بن زرارهاسعد از تیره خزرجیان بنی نجّارِ انصار بود [۱]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۶۰۸، بیروت، دارصادر.
[۲]
خلیفة بن خیاط ، الطبقات، ص ۹۰-۹۱ ، بهکوشش اکرم ضیاء عمری، ریاض، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م .
بود. او یکی از نخستین مسلمانان یثرب بهشمار میرفت، اما ماجرای ارتباط نخستین وی با حضرت رسول -صلیاللهعلیهوآلهوسلم-، در منابع سیره نبوی با اندک اختلافی نقل شده است و سرچشمه همه این روایات به چگونگی ارتباط مردم یثرب با آن حضرت و بیعتهای معروف به « عقبه » بازمیگردد. ۱.۱ - تبلیغ اسلامبه روایت ابن سعد ، او و ذکوان بن عبد قیس در زمانی که نزاع دیرین قبیلگی میان اوس و خزرج بالا گرفته بود، از یثرب به مکه آمدند. چون آن دو آوازه حضرت رسول-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- را شنیدند، نزد ایشان شتافتند و به زودی اسلام آوردند. سپس به شهر خود بازگشتند و به تبلیغ اسلام پرداختند و چندی بعد همراه چند تن از مردم یثرب نزد پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- آمدند [۳]
خلیفة بن خیاط ، الطبقات، ص ۹۰-۹۱ ، بهکوشش اکرم ضیاء عمری، ریاض، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م .
[۴]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۵۴- ۳۵۵.
اما شمار واقعی یثربیانی که نخستینبار با پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- ملاقات کردند، خود با اختلاف بسیاری همراه است. [۵]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۸، بیروت، دارصادر.
[۶]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹، بیروت، دارصادر.
بیعتهای گروهی مردم یثرب در دو نوبت انجام گرفت و به همین سبب از بیعت نخستین به « عقبه اولی » و از بیعت دوم به « عقبه ثانیه » یاد شده است. [۷]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۷۳، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۸]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۱، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
در همین دیدارها، مردم یثرب گروه گروه با پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- بیعت کردند و بنی نجار ، خویشاوندان اسعد، مدعی بودند که اسعد نخستین بیعتکننده با پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- بوده است. [۹]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۸۹، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۱۰]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۶۴.
[۱۱]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۲، بیروت، دارصادر.
پس از بیعت در عقبه ثانیه که از هر قبیلهای، کسی به عنوان « نقیب » برگزیده شد، [۱۲]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۵، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
به روایتی، پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم-، اسعد را «نقیب النقباء» قرار داد. [۱۳]
احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۴، بهکوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
۱.۲ - بازگشت به مدینهاسعد پس از بازگشت به مدینه، به تبلیغ اسلام پرداخت، تا بدانجا که گفتهاند بُتان شهر را در هم شکست [۱۴]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۶۰۹ -۶۱۰، بیروت، دارصادر.
و با مسلمانان به نماز ایستاد؛ اما موضوع تبلیغ اسلام و نمازگزاردن اسعد در مدینه مورداختلاف سیره نگاران است، زیرا به روایت ابن اسحاق ، حضرت رسول -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- پس از عقبه اولی، به درخواست مسلمانان شهر، مُصَعب بن عُمَیر را برای تعلیم قرآن ، به مدینه گسیل کرد [۱۵]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۷۶، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
و مصعب در عقبة ثانیه خود همراه انصار برای دیدار پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- به مکه آمد. [۱۶]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۱، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
به روایتی دیگر، موضوع رفتن مصعب پس از بیعت عقبه ثانیه بوده است. [۱۷]
یوسف ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۴۷۳، بهکوشش علیمحمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
[۱۸]
احمد ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۶، ص۱۰۱، قاهره، ۱۳۲۸ق.
به هرحال، چنانکه نظر واقدی است، گویا امر تعلیم قرآن با مصعب بوده است و نماز گزاردن با اسعد. [۱۹]
احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۹، بهکوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۲۰]
احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۴۳، بهکوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۲۱]
احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۶۶، بهکوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۲۲]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۵۷.
مصعب پس از آمدن به مدینه، در خانه اسعد اقامت گزید و هم در آنجا به مأموریت خویش میپرداخت. [۲۳]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۷۶، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۲۴]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۵۹.
۱.۳ - زندگی اسعد پس از هجرت پیامبراز زندگانی اسعد، پس از هجرت حضرت رسول -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- به مدینه آگاهی خاصی در دست نیست، اما هنوز چند ماهی از هجرت نگذشته بود که اسعد بیمار شد. مداوای او تأثیری نبخشید و در ماه شوال، در حالی که هنوز بنای مسجد پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- به پایان نرسیده بود، درگذشت. [۲۵]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۱، بیروت، دارصادر.
[۲۶]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۹۷.
[۲۷]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۰۰، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۲۸]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۵۳، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۲۹]
خلیفة بن خیاط، تاریخ، ج۱، ص۱۴، بهکوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
۱.۴ - نماز پیامبر بر پیکر اسعدحضرت رسول -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- خود بر پیکر او نماز گزارد. وی را در بقیع دفن کردند و گفتهاند نخستین کس بود که در آن گورستان به خاک سپرده شد. [۳۰]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۱ -۶۱۲، بیروت، دارصادر.
۱.۵ - پیامبر نقیب بنی نجارپس از مرگِ اسعد، بنی نجار، نزد پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- آمدند و از ایشان خواستند تا نقیبی دیگر بر ایشان بگمارد، اما پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمود که خود نقیب ایشان خواهد بود و بنی نجار بدینسبب سخت به خود میبالیدند. [۳۱]
عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۵۴، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۳۲]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۱، بیروت، دارصادر.
اسعد را گویا به سبب پیشقدمی در آوردن اسلام به مدینه، «اسعد الخیر» نیز گفتهاند. [۳۳]
احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۴۳، بهکوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
از اسعد نسلی برجای نماند. [۳۴]
محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۶۰۸، بیروت، دارصادر.
۲ - فهرست منابع(۱) احمد ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، قاهره، ۱۳۲۸ق. (۲) محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر. (۳) یوسف ابن عبدالبر، الاستیعاب، بهکوشش علیمحمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م. (۴) عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م. (۵) احمد بلاذری، انساب الاشراف، بهکوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م. (۶) خلیفة بن خیاط، تاریخ، بهکوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. (۷) خلیفة بن خیاط، الطبقات، بهکوشش اکرم ضیاء عمری، ریاض، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۸) طبری، تاریخ. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اسع بن زراره»،ج۸، ص۳۳۹۳. |